ایران و دشمنان قسم خورده آن(1)

از اولین انسانهایی که بر ایران امروزی پانهاده اند هزاران سال می‌گذرد، هزاران قرن با تغییرات شگفتی در جغرافیای این کره خاکی همراه بود و هست و از آنجا که پیشینیان ما میدانستند که ایران براساس جایگاه والای خود میتواند بزرگترین قدرت منطقه و حتی جهان باشد آنرا برای زیستن انتخاب و همواره در راه شکوه و قدرت آن کوشیده اند.

ایرانِ کنونی تنها بخش بسیار کوچکی است که در روزگارانی دور بخشی از فرهنگ و تمدن ایران بزرگ را تشکیل می‌داد که البته دشمنان این آب و خاک همواره قصد داشتند تا آنرا از نظر جغرافیایی کوچک و پراکنده کنند تا بتوانند علاوه بر نابودی فرهنگ والای آن تمامی دار و ندار ایرانی را به غارت برده و با کوچک شدن و تکه تکه شدنش فرمانروایی بر آن نیز راحت تر صورت پذیرد و خود را در برابر تکه های جدا شده از یک امپراطوری بزرگِ پرقدرت میدیدند.

اگر بخواهیم در مورد تمامی آنچه بر ایران در طی قرون متمادی رفته سخن بگوییم شوربختانه بعد از حمله تازیان وحشی تمامی دانسته های ما کلا نابود و سوزانده شد، اما با نگاهی اجمالی بر روند آنچه در طی قرنها حاکمیت و نفوذ اسلام بر خاورمیانه و بخصوص ایران
می بینیم و وجود دارد، همواره دشمنان ایران بفکر چپاول سرمایه های آن و تکه پاره کردنش بودند و در این رهگذر دو کشور انگلستان و روسیه بیشترین و بدترین لطمات تاریخی را نه تنها بر جغرافیای ایرانِ بزرگ، بلکه بر مردم ایران روا داشته و هنوز هم با اضافه شدن چند کشور مشترک المنافع در ایران ادامه دارد.

اما یکی از تلخ ترین روزگاران ایرانمان جنگ جهانی اول در سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ میباشد که آنرا میتوان هولوکاست ایرانی نامید، چون دشمنان قسم خورده این آب و خاک یعنی همانهایی که اکنون نیز بیشترین منافع را از وجود آخوندهای نوکر حاکم بر ایران میبرند یعنی (انگلستان و روسیه) ایران را به اشغال خود در آورده و موجب شدند تا نیمی از مردم ایران از بین بروند و برای تطابق آن با دوران سیاهی که در آن بسر میبریم به قسمتی از نوشتار هولناک محمدعلی جمالزاده از آن دوران میپردازیم. اما قبل از آن لازم است بدانیم انگلیسی ها کاری کردند تا در جای جای ایران هرجا گندم یا جویی یافت میشد به بهانه تامین غذای قوای نظامی انگلیس از کشاورزان خریداری و حتی درباریان از جمله احمد سلطان قجر نیز در این خیانت بزرگ شریک بودند و همین امر بهمراه خشکسالی گسترده در ایران سبب شد تا بسیارانی از بی غدایی کشته شوند که تماما با برنامه ریزی صورت میافت.

اما جمالزاده چنین می‌گوید که “جنگ جهانی اول در حال اتمام بود که در دل شبی تاریک و هولناک سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی بدست داشتند، به آرامی از دیوارهای شهر عبور کرده و در آن وارد شدند یک سوار نامش قحطی دیگری آنفلولانزای اسپانیایی و سومی وَبا بود. طبقات فقیر پیر وجوان همچون برگ پاییزی در برابر حملات این سواران فرو میریختند، هیچ غذایی پیدا نمیشد و مردم مجبور بودند هر چه را که می‌توانستند بجوند و بخورند. بزودی گربه و سگ و کلاغ را نمیشد یافت حتی موشها نسلشان برافتاده بود، برگ علف و ریشه گیاهان را مانند نان و گوشت معامله میکردند، در هر گوشه و کنار اجساد مردگان بی کس و کار پراکنده بود، بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مردگان روی آوردند، تا باین صورت قحطی شمال تا جنوب کشور را فراگیرد چنانچه بر اساس برخی گزارش‌ها نیمی از مردم ایران حدود ده میلیون نفر از بین رفتند” .آری! در همین جنگ جهانی اول نیز ایران اعلام بیطرفی کرد درست مثل جنگ جهانی دوم که در مجال بعدی در این رابطه سخن خواهم گفت.

حال ببینید عزیزان! ایرانمان مجددا در ورطه قحطی بزرگ بیماری کرونا و خشکسالی قرار گرفته یا بهتر بگویم علاوه بر خشکسالی تدابیر اهریمنی در بیشتر نقاط ایران چنان بوده که کشورمان را خشک و بی آب و علف کنند و در رابطه با قحطی هم ممکن است که قحطی نه اینکه وجود نداشته باشد بلکه قیمت های مایحتاج عمومی آنچنان بالا ست که بسیارانی از مردم توان خرید آنرا ندارند و به همین خاطر هم نوعی قحطی است و بهمراه بیماری کرونا میتواند موجبات نقشه شوم دشمنان ایران زمین که اکنون ملاهای حاکم هم در سمت همین دشمنان قرار دارند موجبات نابودی میهن عزیزمان را فراهم کند تا اهریمنان به آرزوی دیرینه خود برسند که در آن صورت ما همواره گفته و میگوییم نباید منتظر کسی باشیم تا بیاید و آزادمان کند بلکه باید خود دست بکار شویم و با همدلی ایرانمان را پس بگیریم و یقینا بدانیم زندگیمان از این بدتر نخواهد شد بلکه با طلوعی نو و تازه در ایرانمان همه آرزوهای خوب به ثمر خواهد نشست و میهن دردمندمان برای همیشه از شر اشغالگران نوکر بیگانه نجات خواهد یافت.
[15:34, 2021-10-05] dr.babakan: هم میهن عزیز آنچه در بالا در مورد تاریخ یکصد و اندی ساله گذشته گفتیم به روشنی میتواند بما بگوید که تا زمانی که ما تاریخمان را ندانیم و نخوانیم و از آن پند نگیریم تاریخ دوباره خودش را برایمان تکرار می‌کند باید بدانیم ما ملت ثروتمند ولی فقیر نگه داشته شده ای هستیم که هیچکس جز خود ما نمیتواند از منافعمان حراست و پاسداری کند و هر کشوری به سود منافع مردمانش می‌اندیشد جز حکومتهای دیکتاتوری و نوکر اجنبی مانند جمهوری اسلامی که کشتی کشتی سوخت و داروی رایگان و پول برای مردم لبنان و فلسطین سوریه و یمن و حتی عراق میفرستد اما جواب مردم ایران برای گرانی سوخت و بی آبی و اعتراض به وضع معیشتی تنها سرب داغ است.
هم میهنان! کشور ما اشغال شده و ما باید آزادش کنیم تا بتوانیم شکوه، سربلندی، آزادی، رفاه و استقلال را دوباره به میهن بازگردانیم. با اشغالگران میهن تنها باید از موضع قدرت اجتماعی و حضوری میلیونی سخن بگوییم، واضح تر بگویم، مگر زمانی که صدام بخشهایی از خوزستان عزیز را تصرف نمود ما بدنبال مماشات با وی بودیم که اگر صدام ایران را میگرفت قطعا همین بلاها و ویرانی‌هایی که توسط جمهوری اسلامی انجام شده در ایرانمان روی می‌داد، پس ما در برابرش با همدلی و همبستگی جنگیدیم، نه اینکه هر روز به بهانه ای به او اعتراض کنیم در حالیکه میدانیم فایده ای ندارد. اعتراض به این دیوصفتان تاریخ برای آب نان کار و… خیالی باطل است که مورد توجه قرار گیرد پس بدانید لحظه ای آزاد خواهیم شد که در ایران ذوب شویم و در برابر اشغالگران میهن یکپارچه برخیزیم و به ایران نه تنها بیاندیشیم بلکه مقیاس عملمان تنها ایران باشد و بس…
باید بدانیم با عمل به راستی و درستی و باور و یقین به درستی راهمان، قطعا پیروزی نهایی از آن میهن پرستان واقعی و جان برکفان راه آزادی و میهن خواهد بود راهی که جانباختگان دلیر این راه تاکنون با اهدا جان شیرینشان آنرا برای ما پرفروغ و روشن چون خورشید نگاه داشته اند.
🌹نام و یادشان جاوید و راهشان پررهرو باد🌹
پاینده ایران
✍️اردشیر بابکان