«اتاقت دیگ بهم ریخته نمیشه !دیگه لباسهات نا مرتب نمیشه دیگه صدام نمیزنی بیا ببن کدوم لباسمو بپوشم کدوم بهم میاد ،تو بهم بزنی من بیام با عشق تمیز کنم تا از بیرون میای بببینی باز مرتبه بوی ادکلن تو اتاقت هنوز مونده ،یهو صدام میکردی مامان مامان جانم بیا بشین اتاق من ،دلم لک زده برا صدات خنده ات دستات چهره ی مظلومت با ادب مامان پسر قهرمانم درسته جسمت پیشمون نیست ولی روح بزرگت همیشه کنارمونه اسم بزرگت افتخار برا هم وطن هایت ،نه یادمان میرود نه میبخشیم ،قهرمان من ماه شب باشد شاهد من که من هیچ شبی را بی یاد تو سحر نکردم، راهت ادامه دارد …»
۱ مرداد